زندگینامه و تحصیلات آیت الله مصباح یزدی
زندگینامه و تحصیلات آیت الله مصباح یزدی
فقیه مجاهد عارف و فیلسوف بزرگ بازوی رهبر جهان اسلام عالم جلیل القدر مکتب تشیع شایسته ترین شاگرد امام خمینی (ره) و آیت الله بهجت (ره) حضرت آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله مصباح یزدی:
زندگینامه و تحصیلات:
محمدتقی مصباح یزدی در بهمن ۱۳۱۳ش در شهر یزد متولد شد. او پس از تحصیلات دوره ابتدایی در سال تحصیلی ۲۶ـ۱۳۲۵ش، وارد مدرسه علمیه شفیعیه یزد شد و دروس مقدمات حوزوی را در یزد خواند.[۱] او در کنار دروس رسمی حوزه، برخی از علوم دیگر مانند فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و زبان فرانسه را نزد روحانیای به نام «محقّقی رشتی» آموزش دید.[۲]
مصباح یزدی در سال ۱۳۳۰ش به همراه خانواده برای ادامه تحصیل به نجف مهاجرت کرد؛ اما بعد از شش ماه سکونت، به سبب وضع نابسامان مالی خانوادهاش، به یزد بازگشت.[۳] پس از آن به قم مهاجرت کرد و در دروس مکاسب، کفایه و شرح منظومه شرکت کرد.[۴]
وی در دروس فقه و اصول، هشت سال از آیتالله بروجردی و امام خمینی، دو سال از آیت الله اراکی و پانزده سال از آیتالله بهجت بهره برد.[۵] در تفسیر و فلسفه در درس علامه طباطبایی حاضر شد و دروس اسفار ملاصدرا و شفا ابن سینا را نزد وی گذراند. در اخلاق و عرفان نیز از محضر علامه طباطبایی، آیت الله بهجت و انصاری همدانی و بهره برد.[۶] محمدعلی نحوی، عبدالحسین عجمین، سیدعلیرضا مدرّسی، میرزا محمد انواری، مرتضی حائری یزدی و شیخ عبدالجواد جبل عاملی از دیگر اساتید وی بودند.[۷]
مصباح یزدی در دوران تحصیل با محمدحسین بهجتی اردکانی، علی بهجتی، علی پهلوانی، میرزا حسن نوری و علیاکبر مسعودی خمینی دوست و همدرس بود.[۸]
گفته شده وی در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد نائل آمد.[۹]
تدریس
مصباح یزدی تدریس تفسیر، مباحث اخلاقی و تربیتی را از مدرسه علمیه حقانی آغاز کرد و در همین مدرسه کتابهای فلسفتنا و اقتصادنا نوشته سید محمدباقر صدر را درس میداد. در سالهای بعد در مؤسسههای در راه حق، باقرالعلوم و امام خمینی، اسفار ملاصدرا، شفا و... را تدریس میکرد.[۱۰]
شاگردان
برخی از شاگردان او عبارتند از:
- غلامرضا فیاضی
- محمود رجبی
- مرتضی آقاتهرانی
- عباسعلی شاملی
- سیداحمد رهنمایی
- محسن غرویان
- اکبر میرسپاه
- سیدمحمد غروی
- محمدعلی شمالی.[۱۱]
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
فعالیتهای مصباح یزدی پیش از انقلاب، بیشتر در دو مقطع زمانی سالهای ۱۳۴۲-۱۳۴۴ش و ۱۳۵۶-۱۳۵۷ش بود. برخی از آنها عبارتند از:
- وی از نویسندگان نشریات بعثت و انتقام بود. نخستین شماره نشریه بعثت در آذر ۱۳۴۲ش منتشر شد. نشریه انتقام نیز از ۲۹ آذر ۴۳ به عنوان دومین نشریه مخفی دانشجویان حوزه علمیه قم، به وسیله وی منتشر شد و انتشار آن تا ۱۵ مهر ۱۳۴۴ ادامه یافت و ۸ شماره از آن منتشر شد. این نشریات رویکرد سیاسی داشته و به انتقاد از حکومت پهلوی میپرداختند.[۱۲]
- عضویت در جمعیت یازده نفره. در اوایل سال ۱۳۴۳ش جمعی از علما و مدرسین حوزه علمیه قم، به منظور انسجام بخشیدن به مبارزات سیاسی، گروهی سری به نام "جمعیت یازده نفره" را تشکیل دادند. اعضای گروه به نام اصلاح حوزه تلاش میکردند تا مرکزیتی برای مبارزه با حکومت پهلوی بهوجود بیاورند.[۱۳]
- مصباح یزدی برخی از اعلامیهها و نامههای سیاسی سالهای قبل از انقلاب علیه حکومت پهلوی را امضا کرده است. از جمله: نامه فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم در ۸ مهر ۴۲ به هیئت دولت وقت نسبت به بازداشت امام خمینی، نامه اعتراض فضلای یزد در اسفند ۱۳۴۳ش به هویدا، نخستوزیر وقت در اعتراض به تبعید امام خمینی به ترکیه، اعلامیه حادثه کشتار یزد در ۱۶ فروردین ۱۳۵۷ش و نامه جمعی از استادان حوزه علمیه قم به رئیس جمهور فرانسه در حمایت از امام خمینی در آذر ۵۷ش.[۱۴]
مسئولیتهای پس از انقلاب
وی پس از انقلاب اسلامی، مسئولیتهای متعددی داشت که برخی از آنها عبارتند از:
- عضویت در دوره دوم مجلس خبرگان رهبری به عنوان نماینده مردم خوزستان و در دوره سوم و چهارم از سوی مردم تهران؛[۱۵]
- ریاست شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت از خرداد ۱۳۷۶ش تا آبان ۱۳۹۱ش؛[۱۶]
- عضویت در جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛[۱۷]
- عضویت در ستاد انقلاب فرهنگی؛[نیازمند منبع]
- فعالیت در دفتر همکاریهای حوزه و دانشگاه بهمنظور اسلامیسازی متون درسی دانشگاهها.[نیازمند منبع]
- مشورت به تشکل جبهه پایداری: این تشکل سیاسی از سال ۱۳۹۰ش توسط گروهی از شاگردان و علاقمندان مصباح یزدی، تشکیل شد. اعضای آن، مصباح یزدی را عضو شورای فقهای تشکل معرفی کردند. مصباح یزدی اساسنامه آنها را تأیید کرد[۱۸] و به آنها مشورت میداد؛ اما عضویت رسمی در آن را قبول نکرد.[۱۹]
- مصباح در سال ۱۳۷۶ش، قبل از خطبههای نماز جمعه تهران سخنرانی میکرد که بعدها این سخنرانیها در دو جلد کتاب بنام «نظریه سیاسی اسلام» منتشر شد.[۲۰]
فعالیتهای علمی
- در ۱۳۴۶ش مصباح یزدی به دعوت آیتالله بهشتی به مدرسه علمیه حقانی رفت و بخشی از مدیریت آن مجموعه را به عهده گرفت؛ اما بعدها به تدریس تفسیر، فلسفه و فقه اکتفا کرد.[۲۱] از ۱۳۵۳ش به بعد، جنجال بین طرفداران و مخالفان علی شریعتی در مدرسه حقانی جدی شد. آیتالله مصباح و گروهی از طلاب، مخالف وی بودند. آنان برداشتهای شریعتی از اسلام را انحرافی میدانستند. این اختلافات باعث شد شهید قدوسی، مدیر مدرسه حقانی، تعدادی از موافقان و مخالفان را از مدرسه اخراج کند و مصباح یزدی نیز مدرسه حقانی را ترک کرد.[۲۲]
- با تشکیل بخش آموزش مؤسسه در راه حق، مصباح یزدی برای همکاری به این موسسه دعوت شد. این مؤسسه در راستای پاسخگویی به شبهات دینی تأسیس شده بود. با توسعه فعالیتهای بخش آموزش مؤسسه، برنامههای آن توسعه پیدا کرد[۲۳] و به تأسیس «بنیاد فرهنگی باقرالعلوم(ع)» انجامید که توسط مصباح یزدی اداره میشد.[۲۴]
- در سال ۱۳۷۴ش، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی با هدف تبیین و بهکارگیری معارف اسلامی در رشتههای مختلف علوم انسانی و تربیت پژوهشگر در معارف اسلامی و علوم انسانی پایهگذاری شد. این موسسه، در زمان حیات مصباح یزدی با نظارت او اداره میشد.[۲۵]
- از تابستان ۱۳۷۵ش با مسئولیت مصباح یزدی و همکاری سازمان بسیج مستضعفان، «طرح ولایت» آغاز شد. هدف این برنامه آشنا کردن اساتید و دانشجویان با مبانی اندیشه اسلامیبود. متون این دورهها خلاصهای از اندیشههای مصباح یزدی و شاگردان او است.[۲۶]
تصویری از مناظره مصباح یزدی، عبدالکریم سروش، احسان طبری و فرخ نگهدار.
گفتگو و مناظره
مصباح یزدی در سال ۱۳۶۰ش و با اوجگیری فعالیت گروههای مارکسیستی، در مناظرهای با حضور احسان طبری، فرخ نگهدار و عبدالکریم سروش حاضر شد. مصباح یزدی و سروش به نقد دیدگاههای مارکسیستی پرداختند. این گفتگوها از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش شد.[نیازمند منبع] آیتالله مصباح به نقد این تفکر ادامه داد و کتاب شش جلدی «پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک» حاصل نقدهای او بر اندیشههای مارکسیستی است که جلد اول آن در سال ۱۳۶۰ش و پنج جلد دیگر در سالهای بعد منتشر شد.[۲۸]
مصباح یزدی، پس از ۲ خرداد ۱۳۷۶ش نیز در مناظرهای تلویزیونی با محمدجواد حجتی کرمانی حاضر شد. محور گفتگو، نقد سیاستهای فرهنگی دولت وقت (سید محمد خاتمی) بود و مصباح که موافق سیاستهای دولت نبود، به عنوان منتقد در این مناظره حاضر شده بود.[۲۹]
اندیشهها
محمدتقی مصباح یزدی در حوزههای مختلف اندیشه دینی تالیفات متعددی دارد.[۳۰] او در آثارش، نظام فکری خود را ارائه کرده است. سازش نکردن با فرهنگ غربی به عنوان فرهنگ کفر، نفی قرائتهای متعدد از دین، مرجعیت روحانیت در دینشناسی و دفاع از ولایت مطلقه فقیه از جمله اندیشههای اوست.
دین دربرگیرنده همه ابعاد زندگی بشری و ارزشدهی به آن
در اندیشه مصباح یزدی، دین مجموعهای فراگیر از دستورات و احکام است که دنیا و آخرت و همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی انسان را دربرمیگیرد. از نظر او دین جهت ارزشی پدیدهها را مشخص میکند؛ یعنی ارزشیابی و بیان کیفیت استفاده از آنها برای زندگی در جهت سعادت وظیفه دین است؛ اما کیفیت پیدایش آنها را علم بیان میکند.[۳۱]
تعارض فرهنگ اسلامی و غربی
مصباح یزدی، پذیرش یا سازش با فرهنگ غربی را به عنوان فرهنگ کفر و الحاد رد میکند؛ هرچند به ضروت استفاده از تکنولوژی مدرن باور دارد. از نگاه وی اومانیسم، سکولاریسم و لیبرالیسم، عناصر اصلی فرهنگ کفر و الحاد است و در برابر آن خدامحوری، اصالت دین و ولایت فقیه و محدودیت قانونی فعالیت انسان در دایره اطاعت از خدا، عناصر اصلی تفکر اسلامی است. این دو فرهنگ در مقابل هم قرار دارند: فرهنگ غربی، انسان را به آزادی مطلق از همه چیز، حتی آزادی از اطاعت خداوند، دعوت میکند و فرهنگ اسلامی ما را به اطاعت محض از خداوند دعوت میکند.[۳۲]
نفی قرائتهای متعدد از دین
از نگاه آیت الله مصباح، قرائتهای متعدد از دین قابل پذیرش نیست. احکام و گزارههای دینی روشن و واضحاند و فهم آنها نیاز به تفسیر و توجیهات علمی ندارد.[یادداشت ۱][۳۳]
مرجعیت روحانیت در دینشناسی
محمدتقی مصباح با نظریهپردازی روشنفکران در حوزه دین مخالف بود و فقط دیدگاه و تفسیر علما را معتبر و تخصصی میداند. [یادداشت ۲][۳۴]
ولایت فقیه
مصباح یزدی معتقد به ولایت مطلقه فقیه است و از مدافعان اصلی این نظریه به شمار میآید.[۳۵] از نظر او، ولایت فقیه تنها شکل ممکن حکومت اسلامی محسوب میشود و حکومت اسلامی فقیه از همه اختیارات معصوم برخوردار است.[نیازمند منبع] وی حاکمیت و مشروعیت ولیفقیه را از سوی خداوند و امام زمان(عج) و ولیفقیه را منصوب از ناحیه آنها میدانست و بر آن بود که مردم و مجلس خبرگان تنها وظیفه کشف و شناسایی ولیفقیه را برعهده دارند؛ البته اصل تأسیس حکومت اسلامی و ولایت فقیه منوط به تمایل و پذیرش مردم است و فقیه در اصل تشکیل حکومت اسلامی حق ندارد به اجبار و زور متوسل شود.[۳۶] در چارچوب این تفکر، تنها قانونی که از خدا و دین سرچشمه بگیرد، معتبر و مشروع است، از آنجا که ولیفقیه منصوب از سوی خداست، قانون اساسی نیز مشروعیتش را از تأیید و امضای ولیفقیه به دست میآورد.[۳۷]
آثار
نوشتار اصلی: آثار محمدتقی مصباح یزدی
آثار مصباح یزدی در زمینه تفسیر قرآن، فلسفه اسلامی، عقاید و کلام، اخلاق و اندیشه سیاسی اسلام است.[۳۸] پایگاه اطلاعرسانی آیتالله مصباح یزدی بیش از صد مورد از این آثار را فهرست کرده و متن بسیاری از آنان را نیز در دسترس گذاشته است.[۳۹]
از آثار او میتوان به این موارد اشاره کرد:
- معارف قرآن؛ مصباح یزدی در این اثر نه جلدی به تفسیر موضوعی قرآن در موضوعاتی همچون خداشناسی، انسانشناسی، جهانشناسی، راه و راهنماشناسی، قرآنشناسی، اخلاق، جامعه، تاریخ، حقوق و سیاست پرداخته است. بخشهایی از این اثر به زبان انگلیسی و اردو ترجمه شده است.[۴۰]
- آموزش فلسفه؛ این کتاب دوجلدی مجموعه درسهای مصباح یزدی است که به همت برخی شاگردان او گردآوری و سپس به قلم خود او تکمیل شد. این کتاب، در برخی مراکز حوزوی و دانشگاهی به عنوان متن آموزشی مورد استفاده قرار گرفته است. مباحث معرفتشناختی، هستیشناختی و خداشناسی سه بخش عمده این کتاب به شمار میرود. این کتاب به زبان انگلیسی، عربی، و بخشهایی از آن به روسی و بوسنیایی ترجمه شده است.[۴۱]
- آموزش عقاید؛ این کتاب، درسهای وی درباره کلام اسلامی است که بعدها به قلم خود نگاشته و منتشر شد و به عنوان متن درسی حوزههای علمیه قرار داده شد. این کتاب به زبانهای مختلف مانند انگلیسی، عربی، اسپانیولی، روسی و هندی ترجمه شده است.[۴۲]
نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، رابطه علم و دین، نظریه سیاسی اسلام، نظریه حقوقی اسلام، شرح بر اسفار ملاصدرا، شرح الهیات و برهان شفا و شرح نهایةالحکمة، از دیگر آثار وی است.[۴۳]
درگذشت
محمدتقی مصباح یزدی، در ۱۲ دی ۱۳۹۹ش، بعد از مدتی تحمل بیماری در تهران درگذشت.[۴۴] در پی درگذشت وی، تمامی حوزههای علمیه ایران شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ش تعطیل اعلام شد.[۴۵] آیتالله خامنهای در پیامی او را فقیه و حکیم مجاهد، متفکری برجسته، مدیری شایسته، دارای زبان گویا در اظهار حق و استقامتی در صراط مستقیم توصیف کرد و خدمات وی در عرصههای مختلف همچون تولید اندیشه دینی و تربیت شاگردان ممتاز را کمنظیر دانست. همچنین وی درگذشت آیتالله مصباح را خسارتی برای حوزه علمیه و حوزه معارف اسلامی خواند.[۴۶]
اقامه نماز آیتالله خامنهای بر پیکر آیتالله مصباح یزدی
آیتالله خامنهای در سحرگاه ۱۳ دی، در دفتر خویش بر وی نماز خواند.[۴۷] مراسم تشییع وی، صبح شنبه ۱۳ دی در حرم عبدالعظیم حسنی در شهر ری برگزار شد و محمد محمدی ریشهری بر جنازه او نماز خواند.[۴۸] پیکر آیتالله مصباح یزدی، سپس به مشهد انتقال یافت و در حرم امام رضا(ع) طواف داده شد.[۴۹]
مصباح یزدی، ۱۵ دی ۱۳۹۹ش در قم، تشییع و در حرم حضرت معصومه(س) دفن شد. آیتالله نوری همدانی از مراجع تقلید شیعه بر او نماز خواند. [۵۰]